پریماهپریماه، تا این لحظه: 11 سال و 9 روز سن داره

فرشته بهاری مامان و بابا

تولد دو سالِگی

1394/3/12 10:01
نویسنده : مامانی
146 بازدید
اشتراک گذاری

پریماه جونم امروز 4 خرداد 94 که بار دیگر اومدم خاطرات دختر عزیزم بنویسم و یک ماه از تولد دو سالگیت میگذره امسال تولدت را با کلی عقب وجلو سرانجام 3 اردیبهشت 94 با یک روز تاخیر در خانه خودمان برگزار کردیم با اینکه جای مان کوچک بود ولی به همگی خوش گذشت و به خوبی برگزار شد و کوچولوی من هم کلی ذوق کر.و شادی کرد امسال تازه مفهوم جشن تولد و فوت کردن شمع فهمیده بودی.

یک هفته ای که دندان های آسیابی پایینت در اومده و جای آنها میسوزه  برای مراقبت دو سالگیت بهداشت رفتیم قدت 87 و وزنت 11 کیلو بود ولی از وزنت راضی نبودند چون غذا کم میخوری و بازیگوش شدی.

دو هفته ای است که خانه مامان بزرگ اومدیم چون مامانی کمردرد دوباره سراغش اومده و تو هم چون اینجا دورت شلوغه و همه به دلت رفتار میکنند لوس و شیطون شدی.

بابا پیمان که به قول خودت پینان برات یه تاب کیتی خریده و حالا اوردی خونه مامان بزرگ و اونجا باهاش حسابی تاب میخوری.

دایی حسی و زن دایی هم چون نتوانستند برای تولدت بیایند هفته بعدش با کیک امدند خونه مامان بزرگ و برات تولد گرفتند و با تولد دوباره کلی ذوق کردی .

دایی حسی وزن دایی هم برات یه خانه چادری خریدند و کلی با چادر و زن دایی بازی کردی و حسابی کیف کردی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)